قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش

ساخت وبلاگ
 با توجه به اینکه  اوضاع و شرایط بسی مزخرف است

و هم از طرف دانشگاه و استاد جان و هم از طرف خانواده تحت فشار استم 

هیچ بعید نیست که سر به بیابان بگذارم

 

قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش ...
ما را در سایت قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5koochakanec بازدید : 8 تاريخ : يکشنبه 29 دی 1398 ساعت: 7:26

 بطور ناگهانی بعد از سوختن گوشی و بیگوشی شدن و دور شدن از فضای مجازی جدید  هوس کردم ی سر ب وبلاگم بزنم و ب طور عجیبی بعد چند سال  کد  پسورد یادم بود .. شاید غریب نوشتهامو بجا اینستا اینجا بنویسم 

پس یه سلام خاک گرفته 

قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش ...
ما را در سایت قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5koochakanec بازدید : 12 تاريخ : يکشنبه 29 دی 1398 ساعت: 7:26

سلاماینجا جاییه که من توش میخندم گریه میکنم ادیب میشم دلقک و یا فیلسوفکلا یه ررروران پریش فضا رو پر کردهملت سر کارین چراتیف من خوندن نداره**** روزهای بد تمومنمیشه***×××××××××××××××××××××××پشت تنهایی من که رسیدیگوشهایت را بگیراینجا سکوتگوش تو را کر می کنداما چشم هایت را باز کنشاید بتوانی لحظه ی اعدام ثانیه هایم را ببینی×××××××××××××××××××××××نباید بخشید.کسی را که بارها اورا بخشیده ای و نفهمید.تا این بار در ارزوی بخشش تو باشد.....گاهی نباید صبر کرد باید رها کردو رفت تا بدانند که اگر ماندی رفتن را هم بلد بودی××××××××××××××××××××××هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام .×××××××××××××× قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش ...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش دنبال می کنید

برچسب : برای,دلکوک, نویسنده : 5koochakanec بازدید : 6 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:09

 دلم میخواهد بنویسم دلم میخواهد حرف بزنم دلتنگی های یک دنیا یکهو توی دلم جمع شدست و من نمیدانم چه کنم... هعی  قرار بود دیگر دلتنگی نکنمدیگر فیس و فوس و نق و نوق نکنم اما ادم بعضی وقتها به جایی میرسد که می.گوید حیف  اصلا دارم چرت مینویسم راستش رفتم تو پوشه هام و تردید دارم که فوادر خاطرات و باز کنم یا نه  دیدن عکس ها و فیلم هایی که تو بودی و دیگر نیستی و مرگ تمومش کرد هنوز هم باورم نمیکنم که یه کتک خوردن حسابی طلبت هست و اخرین گفتگوی من و تو این بود و یک شب همخه چیز تموم شد مطمن باش اگر بمیرم واگر قیامتی در کار باشه  بین حساب کتابای منو تو یه کتک جانانه هس که باید از من بخوری خواهری   دلم تنگ ش قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش ...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش دنبال می کنید

برچسب : دلم,حرف,زدن,میخواهد, نویسنده : 5koochakanec بازدید : 8 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:09

 این روزها بیشتر پی میبرم که هر روز ترسیده ام و چیزهایی که ب دست اوردمو ب خاطر ترس از دست دادم جز مرگ خوواهری که هیچکس فکرشو نمیکرد ترسیدم و موقعیت کریمو از دس دادم ترسیدم و دانشگامو از دس دادم ترسیدم و زندگیمو از دست دادم من ی ترسوی بزدل م که زندگیشو ضایع کرده   کاش وارد این دنیا پر رقابت نشده بودم  کاش وارد این رقات های نامهربان و خشن نشده بودم خدایا نمیتونی ی بارقه امید ب من نشون بدی   ینی واقعا دست تو نیس که  مگه نمیگی تنها امید  نا امیدنی مگه نمیگی ناامیدی بده  اخه ی نشونه ای چیزی دارم از پا در میام قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش ...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش دنبال می کنید

برچسب : این,روزهای, نویسنده : 5koochakanec بازدید : 7 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:09

 دوساله همش دربسته 

هر هفته بای انرژی تازه شروع میکنم 

هر هفته میگم که این هفته همه چی خوبه

اما

هر هفته مزخرفتر از قبل میشه

خدایا کی میخای تمومش کنی

قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش ...
ما را در سایت قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش دنبال می کنید

برچسب : خدایا,میخی,تمومش,کنی, نویسنده : 5koochakanec بازدید : 5 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:09

سلاماینجا جاییه که من توش میخندم گریه میکنم ادیب میشم دلقک و یا فیلسوفکلا یه ررروران پریش فضا رو پر کردهملت سر کارین چراتیف من خوندن نداره**** روزهای بد تمومنمیشه***×××××××××××××××××××××××پشت تنهایی من که رسیدیگوشهایت را بگیراینجا سکوتگوش تو را کر می کنداما چشم هایت را باز کنشاید بتوانی لحظه ی اعدام ثانیه هایم را ببینی×××××××××××××××××××××××نباید بخشید.کسی را که بارها اورا بخشیده ای و نفهمید.تا این بار در ارزوی بخشش تو باشد.....گاهی نباید صبر کرد باید رها کردو رفت تا بدانند که اگر ماندی رفتن را هم بلد بودی××××××××××××××××××××××هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام .×××××××××××××× قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش ...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش دنبال می کنید

برچسب : عجبا, نویسنده : 5koochakanec بازدید : 10 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:09

  من دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیک  پر از روز های سخت پر از ماجرا دوباره شروع به نوشتن میکنم  خاطره نوشت عبرت نوشت زندگی  مینویسم از تجربهام از ادم هایی که تو زندگیم تو دوران تحصیل باهاشون روبرو شدم از خاطرات عجیبم و حجمه ای  از اتفاق های خنده دار که برای هر کسی تعربف کنی قطعا براش قابل قبول نیس که چطور ی ادم میتونه انقد خوش شانس باشه( دارم ب خودم متلک میگم ) خلاصه اینکه بااید منتظر باشین و ماجراهای عجیبو غریب من و بشنوید اما این اول کاری میخام ی خاطره خنده دار بگم که کسی فرار نکنه : شروع مارمولکی   خلاصه کار اینه که  بنده تو ازمایشگاه دارم با مواد از نوع غیر مخدرش ( حال اعلفی ماری چیزی ام باشه قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش ...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش دنبال می کنید

برچسب : بیگ,بنگشروع,مارمولکی, نویسنده : 5koochakanec بازدید : 19 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:09

از ادم ها میگم در باره جنس خرابشون  ی نصیحت بهتون میکنم هیچ وقت با کسی دوستی نکنید اگر کردید و دوستیتون بهم خورد شوخیا و رازهای یک داشتین نرین تو جماعتی که شامل همکلاسا و دوستای سابقتون میشن جار بزنین ابروی طرف و نبرین و خودتونو باکلاس و با شخصیت نشون ندین من  دوستی داشتم که فک میکردم دوستمه و من همیشه میگفتم ارشد خر است یکبار میون کلام گفتم توام خری دوست عزیز اقا بش برخوردو  دوستیمون بهم خورد  یک سالو نیمه که قطع رابطه کردیم   خبر ب گوشم رسید ک تو گروه دانشگاه ک من نیستم توش از دانشگاه سابق- خانوم پشت سر من حرف زده و گفته فلانی  انقد ک فلان بود من باش قط رابطه کردم انقد ک میگفت خر. شیک و تمیز قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش ...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش دنبال می کنید

برچسب : بیگ,بنگ,دوستی,نکنید, نویسنده : 5koochakanec بازدید : 10 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:09

سلاماینجا جاییه که من توش میخندم گریه میکنم ادیب میشم دلقک و یا فیلسوفکلا یه ررروران پریش فضا رو پر کردهملت سر کارین چراتیف من خوندن نداره**** روزهای بد تمومنمیشه***×××××××××××××××××××××××پشت تنهایی من که رسیدیگوشهایت را بگیراینجا سکوتگوش تو را کر می کنداما چشم هایت را باز کنشاید بتوانی لحظه ی اعدام ثانیه هایم را ببینی×××××××××××××××××××××××نباید بخشید.کسی را که بارها اورا بخشیده ای و نفهمید.تا این بار در ارزوی بخشش تو باشد.....گاهی نباید صبر کرد باید رها کردو رفت تا بدانند که اگر ماندی رفتن را هم بلد بودی××××××××××××××××××××××هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام .×××××××××××××× قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش ...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه های کوچک یک روانپریش سرخوش دنبال می کنید

برچسب : ادم,شناسی, نویسنده : 5koochakanec بازدید : 8 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:09